Telegram Group Search
Forwarded from رد_ قلم
#حضرت_زینب (س):

شوره زاری ساختم با اشک چشمان ترم
همرهان باور نکردند، من همانم، زینبت

وقت رفتن روی خاک دشت تنها مانده بود
از تمام یک برادر، مانده با خواهر، سرت

هر کجا خاکی نشست، با خاک هم صحبت شدم
من سپردم بر بیابان تا بپوشاند، تنت

برده ای از من تمامم را حسین اما ببین
می کشم من یک تنه، هرچه که مانده از غمت

ب.نظری منش #رد_قلم

#امام_حسين علیه السلام
#طبیبا_بر_سرم_بشتاب_ارباب
#اربعین
@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
قدم گذاشت به سیاهی، که نور برگردد
دوباره یک موسی، ز طور برگردد

قدم گذاشت که بخواند، کلام برگردد.
به حُسن خویش بِنگارد، خِتام برگردد.

به غار تنها ماند، تا که یار برگردد
به حال تشویشش، آن قرار برگردد.

قدم گذاشت محمد (ص) تا که راز برگردد
به دستهای زمینی، آن نیاز برگردد

ندا رسید که:" عَلق هم هلاک میگردد.
غرور انسان چیست؟ او که خاک میگردد!"

و او گذشت از خود، تا که بنده برگردد
به خاک مرده دمی شد، تا که زنده برگردد.

قدم گذاشت محمد (ص) که نامه برگردد
که این کبوتر سرکش به لانه برگردد

قلم گرفت محمد(ص)؛ که راه برگردد
کشید نقطه برگشت، نگاه برگردد

قدم گذاشت تا به جهانم، خُداش بگردد
که راز خفته، به صوری، چه فاش برگردد

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
#یامحمد (ص)
#یامحمد
#مبعث #عید_مبعث
#یارسول_الله (ص)

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
نفس کم است و رسیدی هوا بهاری شد
دل شکسته ما هم از بهانه عاری شد

تو آمدی که بهای عشق جان باشد
و ذکر عاشق تنها؛ حسین جانی شد

عطش به سینه دوران رسید و رود آمد
و چشم ها به نامت همیشه جاری شد

نبود کنج امانی به شش جهان ما را
گشودی آغوش و شش گوشه‌ای که خالی شد

و سجده کرد عرشش به خلقت آدم
تو آمدی و به تربت سجده گاه معنی شد

گرفته عطر وجودت تمام عالم را
جهان سلامت داد و فرشته راهی شد

به روی بال شکسته نشان ترمینی است
حسین (ع) آمد و مرهم به روی بالی شد

پرش شکسته و دل خسته بود و در تبعید
کنار تو از نو، فطرست چه نامی شد

برای من تو مثالی چو نبض بر جسمی
هزار مرگ و به هر بار حسین ناجی شد...

☀️به شبهای روشن خوش آمدید. چشمتان نور قنداقه اش روشن ☀️
✍️🏻ب.نظری منش #رد_قلم

#عزیزم_حسین (ع) #ولادت_امام_حسین (ع) #شعبان
@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
گر که عَش لانه بود آید چو قاف
عشق را آید زبان اعتراف

عشق یعنی هر عمل بی قید و لاف
پیش او شمشیر آید در قلاف

عشق یعنی، بال از ذکرش بباف
فطرسش باش و بیا اندر طواف

عشق آمد که شود بر او مضاف
این حسین عشق است، نباشد اختلاف

فطرسی یا حر، شود آغوش باز
گر که شاهی، جنگ به آغوشش بباز

کودکی که مهر او گشته نیاز
تربت خاک درش مهر نماز

این حسین است که شود محرم به راز
خشت خشتت بر کفش، گوید بساز

داغ اشکش بر دل عرشی عذاب
سوخت اما باز کرد جنت به باب

قدر عشق او نیاید در حساب
قدر یک دریا نباشد، مشت آب

عشق را معنا به آغازش کنیم.
یک حکایت جلوه از رازش کنیم:

کودکی بودش به مادر نور عین
کودکی جاوید و نام او!
حسین (ع)

مادرش خسته به کنجی رفته خواب
بین گهواره گُلی، در اضطراب

ناگهان جبریل آمد پر شتاب
چوب گهواره به بالش داد تاب

دامن جبریل باز و آن صدا
چشم خیسش را شد آرام از سما

ناگهان مادر نگاهش باز شد
آن صدا در آن سکوت دمساز شد:

"ای که از عطر علی، مشک ختن
برش شمشیر اویی، بر ستم
گویمت راز نهایی بر جگر
که حسینی تو، مرا نور بصر

"ان في الجنة نهراً من لبن
لعليٍ وحسينٍ وحسن

كل من كان محباً لهم
يدخل الجنة من غير حَزَن"

ب‌.نظری منش #رد_قلم

#اعیاد_شعبانیه
#ولادت_امام_حسین (ع)
#عزیزم_حسین

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
بیا تا مثنوی ها را به راهت فرش گردانم
که تا بیت نگاه تو مُجلدها به خط آرم

بیا تا قصهِ بی پر شدن هم معجزه بیند
بیا تا بالها را گِرد شمع تو بسوزانم

بیا ای ناخدای دل؛ بیا ای مرهم و مشکل
بیا لنگر به چشم انداز که من موج خروشانم...

من آن گِل بودم و آنگاه، اَلستم با تو هستم شد
که از آن تربتت جان است، به جانم بازگردانم

کدامین آتشی دل را همی سوزد همی سازد
تو ابراهیم می‌سازی و با عشقت چه سوزانم

اگر حبس است این دنیا، #قرنطینه کنم دل را
که من شش گوشه ای در دل بسازم بهر زندانم

میان دست ها پوچ است و پر از بودنت گشته
که تا حشر این چنین باشد، گدایی چون سلیمانم

بیا و نام عاشق باش و نامی بر جهانم نه
که من با اسمِ تو لایق به نام خویش، انسانم

🌺خوش آمدی ارباب!
#امام_حسین علیه السلام
#شعبان
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
میان خنده‌های دل، کمی تَر می‌شود چشمم
من از هر چه بریدم تا، بیفتد بر #حرم چشمم

برای من، مثالی چون، شمیم بوی سیبی نیست
که هر جا بنگرم، مثلش، نمی‌بیند کسی، چشمم

چه شب‌ها که به چشمِ خویش، خواندم یا حسینی را
که از گهواره، مادر خواند، به اشک چشم، بر چشمم
تو شور دل به تصویری، تمام آیه‌ی دینی
حریمم را امان گشتی، #امان قلب مسکینی
#سلام ارباب، سلام از این دل بی‌تاب
سلام با اشک شوقی که، به چشمانش نیاید خواب
سلام عشقم، سلام روحم
سلام نورِ دلِ کورم
سلام ای مهربان یارم
سلام ای درد و درمانم
سلام از جانب آنکه، برایت قصه‌ها خوانده
شب سنگین غم‌ها را، به پایت تا سحر رانده

سلام از جانب دنیا، که هر کنجش به دستانت
که حتی آب‌ها دلتنگ، به کام خشک سقایت

سلام از جانب فردا، که امروزِ زمینم شد
سلام بر شش گوشه دلها که مولا همنشینش شد

#امام_حسین علیه‌السلام
✍🏻ب. نظری‌منش #رد_قلم
#شب_جمعه

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
می نویسم عشق را تفسیر می آید حسین
بر لب هفت آسمان، تکبیر می آید، حسین

فال می گیرم که حافظ، رد یارم بر کجاست؟
بر لسانِ غیب هم تعبیر می آید، حسین

سرنوشتم را گره بر طره ای افشان زدم
من پریشان حالی از تقدیر می خواهم، حسین

نام تو شمع دل است و لحظه آخر بدان
نام عشقی را به لب، تقریر می خواهم، حسین

پای دل را بسته ایم و عقل حیران تو شد
عقل و دل را تا ابد، زنجیر می خواهم حسین

تاب یک گهواره، بر عرش خدا پر می شود
نام او خود آیه ای، تطهیر میخواهم، حسین

آرزویم این شده، آن بنده ی حرت شوم
حریت نامه به خون، تحریر می خواهم، حسین

قاب چشمانم برای دیدنش تنگ است باز
نقشی از شش گوشه ای، تصویر می خواهم‌ حسین

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
خوش آمدی #ارباب
خوش آمدی #مهتاب
میلادت بر ما مبارک ای شاه عالم تاب

#یا_حسین علیه السلام
#میلاد_امام_حسین (ع)
#روایت_عشق #شعبان

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
اعجاز میخواهی؟ همین بس که نگاهی
سو میدهد چشمان یک دنیا به راهی

معنی میخواهی؟ همین بس که سپاهش
سر میدهند با یاد او، با یاد آهش

آری حسین است او، همانکه بی قرین است
انگشتری باشد جهان و او نگین است

او شعر زیبای خداوند تا یقین است
تفسیر نامش ، معنی حبل المتین است

****
بال شکسته را طبیب از مهد بوده
با شیعیانش هم قسم تا لهد بوده

گفتم ز خاکم، خاک را تربت نموده
گفتم که عبدم، عبد را با خون سروده

گفتم که هیچم، عشق را بر دیده داده
گفتم که شغلم؟ نوکری را هدیه داده

آری خدا با او هرآنچه هست داده
دنیا و عقبا را به او در دست داده
****
معنی گرفته زندگیم با کلامش
او را خدا نه! خدا را در نگاهش

هر ثانیه عشق است در هر جمله راهش
یک روز او بود و غم و اندوه و یارش

یک روز او بود و غم و داغ جهانی
امروز از سر تا به پا سوزند به آهی

یک روز او بود و غم و درد اسیری
امروز دنیایی اسیر و او امیری

یک روز عشقی با خدایش بی کرانه
امروز نامش بر جهانی جاودانه
***
پر می دهد چون بی پری سویش گسیل است
آری حسین بر بال پروازش وکیل است

گم کرده راهیم و همان نور سبیل است
هر عاشقی با یاد او سویش رحیل است


🖋بهاره نظری منش
#یاحسین (ع)
#ارباب
#الحمدلله_الذی_خلق_الحسین (ع)
#رد_قلم
@Rade_ghalam
فرمود: «گروهى خدا را از روى ميل به بهشت عبادت می كنند، كه اين عبادت تجارت‏‌كنندگان است و گروهى خدا را از ترس دوزخ می‌پرستند و اين عبادت بردگان است، و گروهى خدا را به سبب شايستگى می‌پرستند، و اين عبادت آزادگان است كه برترين عبادت است».
(تحف العقول، ص ۲۷۹ ح۴ )

جملات امروز پر از کلمات جا افتاده اند.
مثلا وقتی میگویم حسین
دنبال ادامه اش از من نگرد.
نگاهش کن. تصویر حسین واضح تر از آن است که بتوان ندیدش گرفت.
از آن دست تصویر هاییست که اگر نشناسی هم میگویی؛ آدم عجیبی است این حسین شما...

چرا؟
واضح است، سخت ترین بخش انسان بودن آن است که کلامت و رفتارت با هم مو نزند. جایی از روی بهانه‌ای دروغ باعث رهاییت نشود. چشم بستن باعث ستمت نشود.
و هیچ وقت حرفت در مورد کسی دوتا نشود.
و او امام نشدنی هاست.
او عبادت میکند چون نمی‌شود چنین خدایی را عبادت نکرد.
او می جنگد چون نمی شود با یزید نجنگید.
او سالها، نه فقط ظهر عاشورا، فریاد میزند چون نمی شود نگفت.

و نمی شود حسین باشی و این همه سال دلبر نباشی...
چون حسین مرد نشدن هاست و برای عاشقانش مایه‌ی "شدن ها"
او مرد روزگار نشدن، و روزگار به دنبال او شدن.
او مرد اسیر نشدن و مردان به دنبال اسیر او شدن.
او مرد از خدا جدا نشدن و بندگی خدا؛ کنارش در حال معنا شدن

و اما شدنی های حسین؛
تا دلتان بخواهد عشقش شدنیست. اشکش شدنی است، عفوش شدنی است، آبرو داریش شدنی است.
هرچه حسین شدن، نشدنی است.
با حسین شدن، شدنی است.

آن هم با یک شرط؛ این را در گوشی میگویم و میگذارم در این صفحه به یادگار:
عشق حسین را خرج دنیایتان نکنید،
آن وقت حسین دنیایی تسویه میکند.
بگذارید عشقتان به عاشقانه های او بیاید. بگذارید تا او ماورایی حساب کند. حسین، حسین لبتان را هرجا خرج نکنید.

جوری خرج کنید که یک جایی، درست در تاریکترین لحظه که نمیدانم کجای این دنیا یا آن دنیاست، صدایی بلند شود و بگوید:
خرجش با من است.

با حسین "شدن" بسیار "نشدن" دارد.
اهل نشدن باشید.
اهل بی حسین نشدن...

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حکایت یک لالایی

#جبرئیل علیه السلام
#امام_حسین علیه السلام

@Shahrah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوشرنگیترین رنگ دنیای من.

آن خط سفید در میان صفحه سیاه.
آن رنگ قرمز در میان طرحی بی رنگ.
آن برق چشم ها در میان عکسی قدیمی...

تو آنی.
آنِ خوشرنگ
آنِ پالت رنگارنگ
آنِ ارباب یکرنگ ...

مهربانم!
ح
س
ی
ن (ع)

با رنگ شرمندگی، با رنگ روسیاهی، با رنگ غم، ولی یک رنگ در عشق.
در رنگارنگی دنیایت جا می‌شوم باز؟

عزیزم حسین (ع)...❤️

#یکرنگ
#خالص
#مهربان
#عزیزم_حسین (ع)
#ولادت_امام_حسین (ع)
#میلاد_ارباب_جانمان_مبارک🌸🍃

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
الا امیر حرم، سایه سار تنهایی
خوش آمدی به کویرم،
ای نگاه دریایی

خوشا به حال فراتی که در طوافت شد
خوشا به حال دل مشک که خون به راهت شد

خوشا نسیم سحر، میوزی به دنیایم
خوشا که از همه عالم، کنیز آقایم

قدم گذار تو به معنی که در عمل آید
قدم گذار به وفایت که در قلم آید

ترنم لب مولا، ذخیره فردا
قدم گذار، که بخواند پسر تو را زهرا

قدم گذار که به نازت، نیاز ها داریم
قدم گذار یل حیدر، که رازها داریم

به بوسه‌ی لب مولا، به روی بازویت
بدان که مهر و نشانیست برای فردایت؛

تو ای غرور نگاه تمام فاطمه ها
مطهر است به قدومت کنار علقمه‌ها

بدان، تو به فردا، میان کرب و بلا
امیر لشکر تنها، فقط تویی سقا

همان پسر که ز شوقش بخواندت: ای ماه
فدایی تو شود او، روز دیگری با آه

فدای چشم ترت
که ماهتابش بود
فدای دست تو شد که ذوالفقارش بود

امانت تو شده، آن عَلم و آن مولا
که کاشف کربی، برای او، سقا

مثال یک سایه به هرم صحرا تو
لبی که ماند تشنه، تا همیشه سقا تو...

ب.نظری منش #رد_قلم

شب ولادت امیر حرم، سایه‌سار این قلم آبروی رد قلم مبارک .
#حضرت_عباس (ع)

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوش به حال نخ پرچم که به دستش باشد
خوش به حال نفسی کز دم و هستش باشد

قسم آخر من، حسرت هر قطره آب
خوش به حالی قسمی، گر ز الستش باشد

عاشقی وصف کمی نیست و در روز نهم
بدهند آن لب عطشان، که مردش باشد


به یاد تمامی درگذشتگان و مریدان و ذاکرین اهل بیت (ع)، به ویژه کربلایی عباس شاهی، ذاکر این نوحه ماندگار، صلوات.


#یاعباس (ع)
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
‍ شعر می خوانم ولی، شاعر شوم کار شماست
چشمها را شسته ام، زائر شوم، کار شماست

قصه را می خوانم و چشم ترم آمد پدید
خاک باران خورده ام، چشم ترم، کار شماست

گفته اند فوق علم ها، یک علم افراشتی
گر عمود است کربلا، بر آن علم، کار شماست

هر چه از عاشق بپرسند، نقش می گردد ز تو
ای که نقشی بر قلم، #رد_قلم، کار شماست

تا که گویند یا حسین، این دل به تو همراز شد
گر که همرازم به راز عشق هم، کار شماست

ساقی دریا به آغوشش رسید و آب شد
اینکه دریا می شود چون موج خم، کار شماست

چون تو عباسی و ذکرت مَحرم دلها شده
گر که مُحرم گشته بر نامت لبم، کار شماست

ولادت کارستان عالمین، سقای دشت پر بلای حسین (ع)
و تمام دار و ندار #رد_قلم مبارک
#یاعباس (ع)
#سقا
✍🏻ب.نظری منش

@Rade_ghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من او را دیدم، شبی وقتی کنار فرات باد وزیدن گرفت و ماه به خود لرزید. او را دیدم وقتی کوبیدن پای اسبی زمین را لرزاند. من قدمهایش را شناختم؛ او طوری راه میرفت که حتی نی های کنار فرات ضربه نبینند. طوری کنار آب می نشست که حتی پرنده ای از ترسش، آب نوشیدن را رها نکند.
آری من او را دیدم.
چه می خواهی بشنوی؟ چه بگویم؟
از چه بگویم؟
قدمهایش؟ محکم
لبهایش؟ خشک
چشمهایش؟ آه از چشمهایش.
تا بحال مبهوت عظمت دریا شده ای؟ تا بحال فکر کرده ای منظره ای پیش چشمانت خیالیست، چشمهایش منظره ای بودند که هیچوقت نه باورم شد، نه فراموشم. عمقش زیباست و خشمش ترسناک.
دیگر چه‌ میخواهی؟
_دستهایش؟
من هیچوقت دستهایش را واضح ندیدم. شکلش را نمیدانم ولی؛ یک چیز را خوب میدانم. عباس اگر دست بگیرد رها نمیکند. و آن دستگیری فقط یک شرط دارد. اینکه تو امانتی باشی از او،
از حسین (ع)
عباس امانت حسین را رها نمیکند
خواه عَلم باشد
خواه مشک
خواه دستی که حسین به او بسپارد.

فقط از خدا بخواه حسین (ع) تو را به عباسش سپارد
#همین
#یا_کاشف_الکرب_عن_وجه_الحسین_اکشف_کربی_بحق_اخیک_الحسین

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
باید به تو برگردم این ماضی اجباریست
این همهمه ها بی تو، یک ناله‌ی تکراریست

باید به تو برگردم، دل آواره‌‌ی ویرانیست
آنجا که تو هستی را میجویم و آبادیست

باید به تو برگردم، فردای جهان خالیست
تشویش به من، بی تو، آشوبی و طوفانیست


باید به تو برگردم، کشتی دلم راهیست
رود از قله فرود آمد، زیر قدمت جاریست


باید به تو برگردم، کی گفته شفایی نیست؟
بی تو دل من اینجا، خود منشا بیماریست

باید به تو برگردم، بازی جهان کافیست
این مرحله بگذشته، دوران "منم" فانیست

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

#امام_عصر علیه السلام
#یاصاحب_الزمان (عج)
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#دعا
#ماضی_اجباری

بی قرار ترین شب
التماس فرج

@Rade_ghalam
2024/06/01 16:28:12
Back to Top
HTML Embed Code: